با مدعی مگویید
بـا مـدعی مگوييد اسـرار عـشـق و مـسـتـی
تـا بـی خـبر بـميرد در درد خـود پـرسـتـی
عـاشـق شـو اَرنه روزی کـار جهان سـر آيـد
نـاخـوانده نـقش مـقصود از کـارگــاه هـستـی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مُغانم
بـا کــافران چه کـارت گر بــت نمی پـرسـتـی
سـلطان مـن خــدا را زلـفت شکـست مـا را
تـا کـی کـند سـيــاهـی چـندين دراز دسـتـی
در گـوشۀ سلامت مسـتور چون تـوان بـود
تـا نـرگـس تو با ما گـويد رمـوز مـستـی
آن روز ديـده بودم اين فـتنههـا که برخاسـت
کـز سـرکشی زمـانی با مـا نمی نشستـی
عـشقت به دست طـوفان خواهد سپرد حـافظ
چون بـرق از اين کشاکش پنداشتی که جستی
حـافـظ
عکسهایی بسیار زیبا از "حافظیه در شـب" را در ادامه مطلب ببینید
+ نوشته شده در دوازدهم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 9:39 PM توسط sajad yari
|