هان صبح هدی فرمود آغاز تنفس
هـان صُبح هُــدیٰ فرمود آغـاز تـنـفـس
روشن همه عالم شد زآفـاق و ز اَنـفـُس
ديـگرنـنـشـيند شـيخ بر مسـندِ تـزويـر
ديگر نـه شود مـسجد دُکــان تــقـدّس
بريده شود رشـتۀ تحت الحـنک از دم
نه شيخ بجا مانَد و نه زرق و تـد لّـس
آزاد شـود دهــر زاوهــام و خـرافـات
آسوده شود خـلق ز تـخيـيـل و تـوسـوس
محکوم شود ظـلم بـبازوی مـسـاوات
معدوم شود جـهـل ز نيروی تَـفـرّس
گسترده شود در همه جا فـرش عـدالت
افـشانده شود در همه جـا تـخـم تـونـُـس
مرفوع شود حکم خلاف از همه آفـاق
تـبديل شود اصل تـبـايـن بـه تـجـانـُـس
طاهره قرةالعین
انفـُس : نفس ها ؛ جان ها
تحت الحنک : بخشی از عمامه که پس از گذراندن از زیر چانه ، به دور سر می بندند.
زرق : ریا ؛ مکر ؛ دروغ
تدلـس : پوشاندن چیزی ؛ ریا
توسوس : وسوسه کردن یا وسوسه شدن
تفرس : با هوشیاری فهمیدن
تجانس : با هم بودن جنسیت ها ؛ در کنار هم بودن زن و مرد