ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش

بر در دل روز و شب منتظر یار باش


دلبر تو جاودان بر در دل حاضر است

رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش


دیـده‌ی جـان روی او تا بنبیند عـیان

در طلب روی او روی به دیوار باش


ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس

پس تو اگر عاشقی عاشق هشیار باش


نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال

لیک تو باری به نقد ساخته‌ی کار باش


در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن

تـو بـه یکی زنده‌ای از همه بـیزار باش


گر دل و جان تو را در بقا آرزوست

دم مزن و در فـنا هـمدم عـطار باش



عـطار